سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سران فتنه چه ربطی به مردم دارند ؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این سؤالی است که بارها وبارها در ماههای اخیر خصوصا بعداز انتخابات دوردهم ریاست جمهوری در اذهان بسیاری از مردم عزیزمان پیش آمده و با توجه به شناختی که ازآنها در سالهای بعدازپیروزی انقلاب کبیراسلامی ایران در سال پنجاه و هفت به دست آمده جای هیچ گونه تردیدی برای انها درشناخت سره از ناسره باقی نمی ماند ولی من باب تذکر که نافع مؤمنین است و روشن شدن افق پیش رو چند جمله ای عرض می نمایم.

اگر کمی عمیق تر به ماجرا نگاه کنیم و اعترافات بازداشت شدگان فتنه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 را مانند قطعات پازل در کنار هم قرار دهیم خواهیم فهمید این جریان خیلی پیچیده تر از آن است که به همین راحتی بتوان براندازی توسط آنان را نتیجه گیری کرد.

واقعیت آن است که این انقلاب همانند سایر حرکتهای مردمی در طول تاریخ و در سراسر دنیا طی چند مرحله خالص تر گردیده است یعنی مردمی که پای انقلاب آمدند باقیمانده ها را بیشتربه اهداف رهبر کبیر انقلاب که اهداف امت امام هم بوده نزدیکتر دیده اند و وفاداری خود را به این انقلاب بیش از پیش ثابت کرده ادند.

البته این به انگیزه افرادی که با انقلاب همراه شده اند هم برمیگردد که تا کجا خواهند توانست پابپای امام و امت خودرا نگه دارندو باصطلاح امروزیها از چشم مردم نیفتند.

این دقیقا شاه بیت اتصال کسانی است که قصد داشته اند با همین ترفند از پشتیبانی مردمی برخوردارشوند و کسانی که از ابتدای انقلاب از بطن مردم توانستند خواستهای مردم رابشناسند نیزموفق شدند آراء مردم را ازآن خود کنند ولی تا آنجا این آراء از آنشان بوده که در همان مسیر که شعارش را داده بودند باقی مانده باشند.

با نگاهی به انتخاباتهای برگزار شده در کشور عزیزمان خواهیم یافت که ملت ایران با امام راحل وامام حاضر خود پیوند ناگسستنی دارد و هر کس به این شجره طیبه وفادار باشد در بین مردم نیز از جایگاه برخوردار خواهد بود و هر کس فاصله بگیرد بالتبع جایگاهی ندارد.

نحوه انتخاب اولین رییس جمهورجمهوری اسلامی را بازنگری کنیم می بینیم او آنطور وارد صحنه انتخابات شد که گویی به اذن ولی فقیه یعنی امام خمینی سلام الله علیه، خود را در معرض انتخاب قرار داده است و البته نقش رسانه ملی که آنروز در اختیار ملی گراها بود در موجه نشان دادن وی تأثیر بسزایی داشت. دکتر سید ابوالحسن بنی صدر نخستین رییس جمهوراسلامی ایران شد ولی خیلی دوام نیاورد وبه علت پشت کردن به آرمانهای امام خمینی و بی توجهی به خواست مردم متدین که همان اقتدار در برابر بیگانگان بود، به سرعت پله های نزول آراء را پشت سر گذاشت تاجائیکه هنگام فرار، اندک همفکرانش که مملکت را از آن خود می دیدند نیز کاری ازپیش نبرده و با ترور آشکار در خیابانها وکوچه ها به خیال خود ملت را تنبیه کردند.

درست بعداز خلع بنی صدر و فرار مفتضحانه اش رییس جمهور مکتبی ومردمی یعنی شهید محمد علی رجایی توانست با همان روحیه مردمی آراء ملت را از آن خودکند والگویی در جمهوری اسلامی برای رؤسای جمهورآینده باشد.

ولی کمتراز یکماه از انتصابش بر ریاست جمهوری نگذشته بود که دستان پلیدی که هنوز ناشناخته اند و حضور فردی مثل رجائی برایشان خطرداشت دست به کار شدند بابرداشتن او از سر راه خود، جاودانه اش کردند.

پس علت اقبال و ادبارمردم تاحدودی روشن شد . اما هنوز کسانی بودند که برای حفظ منافعشان خودرا همراه با جریان انقلاب اسلامی نشان می دادند و در فتنه ها ماهیت خود را نشان دادند واز نیروهای ریزشی انقلاب شدند.

با نگاهی به فتنه هایی که هرکدام برای از پای در آوردن یک نظام کافی بوده، در می یابیم که چه کسانی در کجاها پایشان لغزید واز قطار انقلاب اسلامی پیاده شدند.

هرچند جمع کثیری از کسانی که نتوانستند همراه با ملت ایران بمانند بعد از ارتحال آن قائد عظیم الشأن حضرت امام خمینی سلام الله علیه از مسیر خارج شدند لیکن در اواخر عمر بابرکت آنحضرت نیز خطر آنها برملا شد و بخشی از ریزشها در همان ایام صورت گرفت.

به عنوان نمونه می توان به این موارد اشاره کرد:

کودتای نوژه و در پی آن غائله تبریز، توطئه ملی-مذهبی ها که با فتح لانه جاسوسی برملا شد، اعتراضات به حکم قصاص توسط نهضت آزادی ، استعفای بازرگان از نخست وزیری ، توطئه های منافقین(مجاهدین)خلق اعم از جاسوسی در زمان جنگ وبعد ازآن و ترورمسؤلان ومردم ، ماجرای مک فارلین دراثنای جنگ تحمیلی ، ماجرای مهدی هاشمی وباند خطرناک اوکه منجر به اعدام وی و برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری گردید.

در هر مرحله از مراحل ابتلا و امتحان عده ای که خودرا به غلط نه تنها همراه انقلاب بلکه از لیدرهای انقلاب می دانستند غربال شدند واین جریان ، زلال تر وخالص تر به سمت و سوی تحقق حکومت عدالت محور جهانی حجةابن الحسن سلام الله علیه حرکت کرده ومی کند.

واین ابتلائات در زمان زعامت قائد عظیم الشأن امام خامنه ای کبیر ارواحنافداه شدید تر و عظیم تر اتفاق افتاد. که از جمله آنها می توان  بحرانهای اقتصادی در زمان هشت ساله دولت آقای رفسنجانی و شکل گرفتن غولهای اقتصادی - که منجر به شکاف طبقاتی و رفاه زدگی برخی در جامعه گردید و جریان ایجاد عدالت اجتماعی ِانقلاب اسلامی را که همواره مورد تأکید رهبری کبیر ومقتدر بوده است را به انحراف می کشانید و تهدید هویتی برای انقلاب اسلامی به شمار می رفت - ، غائله قتلهای زنجیره ای، غائل? روزنامه های زنجیره ای که پایگاه دشمن بودند، غائل? قانون مطبوعات ، غائل? کوی دانشگاه سال 78، تهاجم وشبیخون و ناتوی فرهنگی یا همان جنگ نرم، غائل? مجلس ششم وتعارف جام زهر، ایجاد بحران خروج از حاکمیت ، ماجرای ان پی تی و سرانجام فتنه بعدازانتخابات ریاست جمهوری سال 88 را برشمرد.؛ که البته به لطف و فضل و رحمت الهی وتدابیر شجاعانه و حکیمان? رهبری معظم انقلاب اسلامی کشتی انقلاب در مسیر خود همچنان به حرکت خود با قوت واقتدار ادامه می دهد.

در این بین عده ای که در ک صحیحی از خواست مردم نداشته وندارند با متهم کردن خادمان مردم به انواع و اقسام بهتانها من جمله دروغگویی و وتوسل به هرگونه حربه ای همچون انتخاب نمادهایی که برای این ملت مقدس بوده و هست، از سابق? همراهی خود با کشتی انقلاب سوء استفاده کردند و درصدد شکار فرصتها و ضربه زدن به هویت نظامی که قانون اساسی اش به آنها اجازه داده است خودرا در معرض آراء عموم ملت ایران قرار دهند ، برآمدند.

خب آنها هم واردعرصه شدند و کار به دست ملت هوشیار وبا بصیرت مسلمان ایران تمام شد وحماسه ای بی نظیر در تاریخ دمکراسی و مردم سالاری جهان به جای ماند.

ولی برخورد آن عده فریبکارمدعی ِحقوق ملت چه بود ؟  به رأی مردم تمکین کردند  و نتیجه را پذیرفتند؟ خیر ! آنها با اتهام به خیل عظیمی از برگزار کنندگان و مجریان انتخابات که از قشر فرهیخته وفرهنگی جامعه بودند مسیر خودرا از ملت جدا کردندو با تخریب امول عمومی دست به آشوبهای سازماندهی شده زدند وآن سیاهی لشکری که در انتخابات فراهم کرده بودند از فردای انتخابات به خیابانها آوردند و برای به دست آوردن منصب ریاست جمهوری از هر جنایتی دریغ نکردند.

به فرموده رهبرعزیزترازجانمان امام سیدعلی خامنه ای ارواحنافداه «زیر سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمى بود که انجام گرفت. این همه زحمت کشیده بشود، مردم بیایند، یک شرکتِ به این عظمت، یک نصاب‌شکنى، یک رکودشکنى در دنیا در مردمسالارى، در دمکراسى‌اى که اینقدر ادعایش را میکنند، انجام بگیرد، بعد یک عده مفت و مسلّم بیایند بدون استدلال، بدون دلیل، همان فرداى انتخابات بگویند: انتخابات دروغ است! این کار کوچکى است؟! این جرم کمى است؟! دشمن هم حداکثر استفاده را از این کرد. یک عده هم هستند در داخل کشور، از اول با نظام جمهورى اسلامى موافق نبودند - مال امروز و دیروز نیست، سى سال است که موافق نیستند - از این فرصت استفاده کردند، دیدند عناصرى وابسته‌ى به خودِ نظام، از خودِ نظام، دارند این جور میداندارى میکنند، اینها هم وقت را مغتنم شمردند، آمدند داخل میدان؛ »

بعدازاتمام حجتهای امام امت با فتنه گران آنها نه تنها به خود نیامدند ، بلکه دست به صدور بیانیه های بی ربط زدند. در این بین مسابق? بیانیه نویسی گذاشته شد وبرای آنکه سران فتنه در صدر اخبار باقی بمانند به بهانه های مختلف درمیان طرفدارانشان حاضر می شدند وبه تحریک طرف مقابل پرداختند تا از این آب گل آلود ماهی گیرشان بیاید.

هرچند که مشاوران موسوی دور از چشم طرفدارانش با در دست داشتن نتایج نزدیک به واقعیت نظرسنجیها می دانستند رأی ندارد، ولی باتمام این اوصاف قبل از پایان وقت رأی گیری (نه اتمام شمارش آراء) خودرا برنده قطعی انتخابات اعلام کردند وبا این کار پروژه آشوب را که قبل از آغاز رأی گیری تصمیم به آن گرفته بودند ، برای ابطال انتخابات وتحت عنوان کمیت? غیرقانونی صیانت از آراء جهت ابطال انتخابات ادامه دادند.

نتیج? این قانون شکنیها چیزی جز هدر رفتن اموال بیت المال ، ریخته شدن خون بیگناهان و آبروریزی ازنظامی که این همه شهید در راه تحقق و تداوم و حفظ آن جانفشانی کرده اند و صد البته رو شدن دست کسانی که به نوعی خود را همراه و همگام انقلاب و طالب حق مردم می دانستند ، نبود.

همانطورکه استاد ارجمند جناب حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ علیرضا پناهیان طبق روایتی می فرمودند فتنه های آخرالزمان به تقویت جبهه حق می انجامد و پیروزی حق مداران را به دنبال دارد؛ همینطور شد و این فتنه و جریان باطل باعث شد اهل باطل و جاه طلبان غربگرا نزد ملت ایران رسواتر از گذشته شوند و از چشم مردم بیفتند.

برهمگان معلوم شد طبل توخالی عمل به قانون که می نواختند چه  هدفی را دنبال می کند و منظورشان چیست. مشخص شد چه کسانی به انقلاب طبق سابقه انقلابی که به ان می نازیدند وفادارند.

با تمام افساد و آشوبی که به راه انداختند و هتک حرمتهایی که صورت گرفت همچنان «ملت شریف ایران» به عنوان مخاطب آنان در بالای بینیه هایشان خودنمایی می کند ؛ ولی آیا این فریبکاریها می تواند ملت ایران را بفریبد؟

هرگز چنین نیست و ملت ایران در پاسخ به چنین رفتارهایی پاسخ قاطع ودندان شکنی به سران فتنه (هاشمی ،خاتمی ، کروبی ، موسوی ،...) دادند و در راهپیمایی نهم دیماه 88 و 22بهمن ماه 88 بعداز 8 ماه خون دل خوردن پاسخ آنان را در بیانیه های دشمن شاد کن آنان دادند.

بله! وفاداری به آرمانهای ملت در حفظ استقلال و شرف اسلامی وملی اعم از مکتبی بودن وتبعیت از ولایت مطلقه فقیه وامام امت و وفادار بودن تا آخر به ارزشهای انقلاب اسلامی که ملت برای آن از جان و مال خود مایه گذاشته اند از دلایل  پشتوانه مردمی بوده و هست. دقیقا همان چیزهایی که سران فتنه از آن رویگردان شدند.در ایام انتخابات می بینیم که شعارهایشان به خواست مردم نزدیک می شود وبعدازآن به ورط? فراموشی می افتد.

 مگر محمد خاتمی را مردم فراموش کردند که چگونه خود را به بیت امام منتسب می کرد و لی بعد از ریاستش ذره ای به آرمانهای امام پایبند نبود؟ مگر غیر از این بود که مردم به خاطر نسب وی به پدر بزرگوارش یعنی آیت الله سیدروح الله خاتمی و سیادت و روحانیتش به وی اقبال نشان دادند؟ ولی آنچه که عملکرد وی نشان داد هرچه عناصر سکولار ولائیک ولیبرال را سر کار آورد وتفکر سکولار بر جامعه حاکم کرد و روز بروز اقشار دلسوز و از جان گذشته و انقلابی که امید به این نظام بسته اند را مطرود و منزوی کرد که سرانجام به منزوی شدن خودش انجامید.این تفاوت فاحش بین قول و عمل وی تا آنجا پیش رفت که بعدازاتمام دوره ریاست جمهوریش با قاتل جوانان این مرز وبوم یعنی کارتر جنایت پیشه دیدار کرد و تأسف آور آنکه ویزای آمریکای وی را خود بوش کوچک ،این جنایتکار جنگی و دشمن خونی ملت ایران امضاء کرد و مجوزورود به کشور شیطان بزرگ را به وی داد.این سرانجام یکی از سران فتنه شد ؛ که البته به اینجا ختم نشد بلکه دیدارهای مسأله دار وی در خارج از کشور با جورج سوروس صهیونیست و جین شارپ طراحان جنبشهای مخملی دنیا انجامید.بگذریم از حاشیه های دیدارهایش که با زنان و دخترکان نیمه عریان دست می داد و آبروی نه تنها ایرانیان بلکه روحانیون را برد .

نه ! ملت ما با کسی عقد اخوت نبسته است . وتا شهادت با ولایت همراه است.


پیام قدردانی امام خامنه ای از حضور شگفتی آفرین ملت

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم
ملت عظیم‌الشان و شگفتی‌آفرین ایران
خسته مباد گامهای استوارتان؛ سربلند باد پرچم همت و آزادگیتان. درود خدا بر عزم راسخ و بصیرت بی‌همتایتان، که همیشه درلحظه‌ی نیاز، صحنه‌ی رویارویی با بددلان و بدخواهان را عرصه‌ی پیروزی حق میسازد و نمایشگاهی از عزت و عظمت می‌آراید.
و سپاس از ژرفای دل و جان، آفریننده‌ هستی را که دست قدرت خود را در عزم و ایمان و بصیرت شما نمایان ساخت و در سی و یکمین سالروز تولد جمهوری اسلامی، نیرومندی و سرزندگی این نظام را که بر ایمان و اعتماد به نفس ملتی کهن تکیه زده است، بیش از همیشه به رخ دشمنان کشید.
آیا سی و یک سال آزمون و خطای چند دولت متکبّر و زورگو کافی نیست که آنان را از خواب غفلت بیدار کند و بیهودگی تلاش برای سیطره بر ایران اسلامی را به آنان تفهیم نماید؟
آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پرانگیزه در جشن سی و یکسالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب‌خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دم از "مردم " می‌نند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلی‌الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است،‌ به آنان نشان دهد؟
دوستان و دشمنان ملت ایران بدانند که این ملت راه خود را شناخته و تصمیم خود را گرفته است و برای رسیدن به قله پیشرفت و سعادت با تکیه بر خدا و اعتماد به قدرتی که خداوند به او بخشیده است هر مانعی را از سر راه بر خواهد داشت.
کمک و توفیق الهی یار این ملت و دعای حضرت بقیة‌الله ارواحنا فداه پشتیبان آنان باد.
سید علی خامنه‌ای 22/11/1388<\/h1>


آیا حسن خمینی هم راه حسین خمینی را در پیش گرفته است؟ / اعتراضات

«شاخص » شما چیست ؟ ! (یادداشت روز)

شاید جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، نوه گرامی حضرت امام(ره) از این یادداشت آزرده خاطر شود و نگارنده نیز اگر پای امام راحل(ره) و جفا به ساحت مقدس، انقلابی و فقهی و عرفانی آن بزرگوار در میان نبود، ترجیح می داد هرگز قلمی بر کاغذ نراند که نوه امام(ره) را برنجاند، اما، به یقین جناب سیدحسن خمینی هم تصدیق می فرمایند، شخصیت ارزشمند ایشان مرهون نسبتی است که با امام راحل(ره) دارند، بنابراین دفاع از ساحت ملکوتی آن مراد به حق پیوسته را می توان و باید، به منزله دفاع از شخصیت نوه ایشان نیز تلقی کرد. چرا که، اگر از شخصیت جناب آقای سیدحسن خمینی، رابطه نسبی وی با حضرت امام(ره) حذف شود، ایشان نیز یک شخص معمولی در میان سایر افراد عادی و معمولی جامعه خواهند بود.
و اما، موضوع یادداشت امروز، نامه ای است که حجت الاسلام سیدحسن خمینی خطاب به رئیس سازمان صداوسیما نوشته و در آن به آنچه که از نظر ایشان «پخش گزینشی سخنان حضرت امام(ره)» در برنامه «شاخص» تلویزیون است، اعتراض کرده اند... و در این باره گفتنی هایی هست؛
1-اعتراض- با عرض پوزش- تعجب آور و سؤال برانگیز آقای سیدحسن خمینی در حالی است که پخش مستند و تصویری سخنان حضرت امام(ره) از سیمای جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از مبانی و اصول خط مبارک امام(ره) را برای توده های عظیم مردم بازگو می کند و نه فقط شمار فراوانی از نسل های اول و دوم انقلاب با شنیدن رهنمودهای روشنگر و گره گشای آن حضرت بار دیگر مبانی زلال بینش و منش امام خویش را از زبان خود آن حضرت می شنوند و به خاطر غفلت از این رهنمودهای پیامبرانه و معجزه گون انگشت ندامت و حسرت به دندان گزیده و خط حرکت خود را اصلاح می کنند، بلکه از همه بااهمیت تر، سیراب شدن روح حق جو و ذهن پرسش گر نسل های سوم و چهارم انقلاب است که امام راحل(ره) را ندیده اند و با مشاهده و شنیدن رهنمودهای آن بزرگوار، «نقشه راه» را براساس بینش زلال و ملکوتی امام(ره) به دست آورده و در مقابل ترفندها و خیانت های گندم نمایان جوفروشی که زیر تابلوی خط امام(ره)، نسخه وارداتی جین شارپ و رابرت هلوی و جرج سوروس صهیونیست را به بازار مکاره فتنه اخیر آورده اند، بیمه می شوند و صدالبته، سران فتنه و برخی از خواص آلوده نیز با پخش مستقیم و بی واسطه رهنمودهای حضرت امام(ره) دیگر امکان سوء استفاده از نام مبارک ایشان را پیدا نکرده و رسواتر از گذشته خواهند شد که شده اند.
اکنون باید به جناب سیدحسن خمینی عرض کرد که کجای این ماجرا، حضرتعالی را نگران کرده است؟ رسوایی سران فتنه؟! بیداری و هوشیاری نسل های سوم و چهارم انقلاب و رویکرد آنان به خط زلال حضرت امام؟! واگویه دوباره نظرات ملکوتی و گره گشای آن حضرت؟! و...؟! اگر هیچکدام از این موارد باعث نگرانی جنابعالی نشده است- که نشده و نباید بشود- پس علت نگرانی شما چیست؟!
2- در برنامه شاخص که با استقبال و قدردانی گسترده مردم روبرو شده است، نظرات صریح و خالی از ابهام حضرت امام(ره) درباره جنایات آمریکا و اسرائیل، خیانت گروههای تروریستی نظیر منافقین، وابستگی بهائیت به رژیم صهیونیستی، آمریکایی بودن نهضت آزادی و بنی صدر، ماجرای عبرت انگیز آیت الله منتظری، جنایات مهدی هاشمی، ضرورت تردید نسبت به حمایت بیگانگان از شخصیت ها و گروههای سیاسی، توبیخ کسانی که با بیگانگان پیوند می خورند و انتخابات را زیر سؤال می برند، ملامت و نهیب به جریاناتی که ادعای حمایت از نظام اسلامی دارند و علیه نظام دست به سیاه نمایی می زنند، برخورد حکیمانه و مستدل به افراد و گروههایی که سعی در حذف «اسلام» از قاموس «جمهوری اسلامی ایران» دارند، افشای چهره واقعی جریاناتی که روز عاشورا با کف و سوت، به ساحت حضرت امام حسین(ع) اهانت می کنند، خروش و عتاب نسبت به آنان که می کوشند با طرح شعارهای فرعی، شعار مرگ بر آمریکا را حذف کنند و... مطرح شده است.
اکنون باید از نوه محترم حضرت امام(ره) پرسید کجای این سخنان و رهنمودهای روشنگر و گره گشای امام راحل(ره) به نظر حضرتعالی «اشکال»! دارد؟! مگر جنابعالی نظرات مبارک حضرت امام(ره) در موارد یاد شده را قبول ندارید؟! و خدای نخواسته- و با عرض پوزش- آمریکاو اسرائیل و منافقین و بهایی ها را دشمن اسلام و انقلاب و نظام نمی دانید؟! و یا نستجیربالله با حذف اسلام از قاموس «جمهوری اسلامی ایران»، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع)،... موافق هستید؟! به یقین، نظر جنابعالی چنین نیست، بنابراین بفرمائید ایراد شما به پخش این سخنان حضرت امام(ره) چیست؟!
3- سران فتنه و سازمان های سیا و موساد و MI6 که به گواهی اسناد غیرقابل انکار، مدیریت فتنه اخیر را برعهده داشته اند، حق دارند از پخش سخنان حضرت امام(ره) عصبانی و سراسیمه باشند، چرا که فتنه گران با پخش نظرات صریح آن بزرگوار نمی توانند پیروی بی کم و کاست خود از آمریکا و اسرائیل و ائتلاف آشکار خویش با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و نهضت آزادی را زیر پوشش تظاهر به خط امام(ره) پنهان کنند و از اینکه با وجود نظر مبارک امام(ره) نسبت به آقای منتظری، از او به عنوان «پدر معنوی جنبش سبز» یاد کرده اند- خجالت که چه عرض کنم!- خیانت خود را افشا شده می بینند و...
اما، جناب سیدحسن خمینی چرا از پخش این سخنان حضرت امام(ره) ابراز نگرانی می فرمایند؟!
4- جناب آقای سیدحسن خمینی در نامه خود نوشته اند «چنانکه از منابع موثق شنیده ام، برنامه ای تحت عنوان شاخص در تلویزیون پخش می شود و به گونه ای غیرصادقانه و تحریف آمیز، شخصیت جامع عارف کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام خمینی(س) را مخدوش نموده است»... که گفتنی است؛
الف: همانگونه که نوه محترم حضرت امام(ره) تاکید می کند، ایشان، خود برنامه شاخص را ندیده اند! و به نوشته خودشان « از منابع موثق شنیده اند»! و اشاره نمی کنند که این «منابع موثق»! چه کسانی بوده اند؟ آیا در این مسئله حیاتی و حساس می توان به «منابع موثق»! بدون ذکر نام آنها استناد کرد؟ با این حساب، اعتراض آقای سیدحسن خمینی، اعتراض خود ایشان نیست، بلکه اعتراض آن منابع- به قول ایشان- موثق! است که معلوم نیست چه کسانی هستند؟!
ب: متاسفانه، طی چندماه اخیر و به گواهی اخبار رسماً منتشر شده، جناب سیدحسن خمینی با برخی از عوامل اصلی فتنه پس از آزادی موقت آنها، دیدار صمیمانه و دلجویانه داشته اند و از آنجا که این افراد و سران فتنه به شدت از روشنگری های حضرت امام(ره) آسیب دیده و رسوا شده اند، این احتمال پیش کشیده می شود که مبادا، «منابع موثق»! مورد اشاره نوه محترم امام(ره) همین دشمنان تابلودار حضرت امام(ره) باشند! کاش حجت الاسلام سیدحسن خمینی نام این منابع موثق را بیان می کردند تا ملت جایگاه آنها را در فتنه اخیر ارزیابی کنند. چرا که فقط سران فتنه و مدیران بیرونی آنها از پخش سخنان روشنگر حضرت امام(ره) لطمه دیده اند و چنانچه آقای سیدحسن خمینی، خود این برنامه ها را مشاهده می کرد به یقین نگرانی و سراسیمگی دشمنان امام(ره) را به عنوان نظر «منابع موثق» مطرح نمی کرد و حرمت و ساحت مبارک امام راحل(ره) را نمی شکست.
ج: فرموده اند که صداوسیما به گونه ای غیرصادقانه و تحریف گونه، شخصیت امام خمینی(ره) را مخدوش کرده است!! که باید پرسید؛ مگر آنچه از صداوسیما پخش شده است، عین و متن سخنان حضرت امام(ره) نیست؟ بنابراین تهمت «غیرصادقانه» چیست؟!
از سوی دیگر، در این موارد، حضرت امام(ره) تکلیف ملت را مشخص کرده و در وصیت نامه سیاسی- الهی خویش تاکید فرموده اند که یکی از اصلی ترین ملاک ها و معیارها برای ارزیابی صحت آنچه به ایشان نسبت می دهند، سخنانی است که از طریق سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است، یعنی همان که حضرتعالی با کم توجهی و بی دقتی، آن را غیرصادقانه!! نامیده اید.
جناب سیدحسن خمینی دراین نامه به پخش «تحریف گونه»! بیانات حضرت امام(ره) از سیمای جمهوری اسلامی نیز اشاره کرده است که با توجه به پخش متن سخنان امام راحل(ره) و تاکید آن بزرگوار بر ملاک و معیار بودن آن، معلوم نیست نوه محترم امام(ره) از کدام تحریف!! سخن می گویند؟! و با عرض پوزش باید گفت؛ تحریف آشکار نظرات مکتوب و مضبوط حضرت امام(ره) بارها از سوی افرادی نظیر آیت الله صانعی، آقای محتشمی پور و... صورت پذیرفت ولی جنابعالی و موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) برخلاف مسئولیتی که دارید در مقابل این تحریف ها سکوت فرمودید و حتی بعد از آن که کیهان متن مکتوب و مضبوط رهنمودهای حضرت امام(ره) در صحیفه را با متن اظهارات تحریف کنندگان منتشر کرده و تحریف آشکار نظرات مبارک ایشان را به طور مستند اعلام کرده بود، نیز مؤسسه نشر آثار زحمت دفاع از نظر امام(ره) و مقابله با تحریف کنندگان را به خود نداد!
5- به یقین نوه محترم امام راحل(ره) در صحت نظرات پخش شده آن بزرگوار تردیدی ندارند ولی ظاهراً پخش آن را به مصلحت نمی دانند. ایشان نوشته اند، این بخش از سخنان حضرت امام(ره) به چهره رئوف و مهربان آن بزرگوار لطمه می زند! که باید گفت؛ اگر به اعتقاد ایشان، بیان حال منافقان، شرح ترفند دشمنان، ضرورت هوشیاری نسبت به توطئه آنان و لزوم برخورد با فتنه انگیزان، لطمه زدن به چهره ملکو تی حضرت امام(ره) است، نظرتان درباره آیات فراوانی از قرآن کریم و احادیث و روایات بی شماری از رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) که دقیقا به بیان همین مسائل اختصاص دارد چیست؟ آیا معتقدید که این آیات و روایات نیز باید از قرآن و احادیث معصومان(ع) حذف شود؟! قطعاً چنین نظری ندارید.
6- و بالاخره، نگارش این بند از یادداشت برای نگارنده نیز بسیار تلخ و ناگوار است، اما ساحت قدسی حضرت امام(ره) والاتر و ملکوتی تر از آن است که این نکته ناگفته بماند، و آن این که به گفته خداوند سبحان، «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه... نزدیکترین مردم به حضرت ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی می کنند.» - آیه 68 آل عمران- بنابراین رابطه نسبی با حضرت امام(ره) اگر چه محترم است ولی محترم تر از آن پیروی و تبعیت از امام راحل(ره) است و هر که تابع تر، به حضرت امام(ره) نزدیکتر.
حسین شریعتمداری

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811191313

با صدور نامه‌ای سرگشاده صورت گرفت؛
اعتراض شدید انجمن اسلامی 7 دانشگاه تهران به مواضع اخیر سید حسن خمینی

خبرگزاری فارس: انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های تهران طی نامه‌ای سرگشاده ضمن اعتراض شدید به مواضع اخیر سید حسن خمینی، خطاب به وی تأکید کردند: مسیری که برخی دوستان و نزدیکان امروز حضرتعالی در پیش گرفته اند به قعر انحراف از انقلاب و امام می انجامد.


به گزارش حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های تهران طی نامه‌ای سرگشاده‌ای خطاب سید حسن خمینی نسبت به نامه وی به رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در خصوص مستند "شاخص " ، به این اقدام واکنش نشان دادند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسم رب الشهدا و الصدیقین

حضور محترم جناب حجة‌الاسلام سیدحسن خمینی
سلام علیکم؛
گذر زمان و بی‌رحمی ایام ما را از وجود نازنین و ملکوتی امام راحل که بی‌شک تجسم تمام نمای اسلام ناب در عصر حاضر بودند محروم کرد، لکن خورشید ولایتی که در آسمان ایران می تابد با وجود نائبی فرزانه، چون رهبر عزیز انقلاب هیچگاه افول نکرد.
اما تلخی ایام به کام آنان که وجود امام (ره) را درک نکردند نشست آنگاه که یادگار امام، مرحوم سیداحمد آقا نیز که با نفس امام نفس کشیده بود و یار لحظات سخت پیر جماران بودند، نیز ندای حق را لبیک گفتند و جامعه را از نعمت وجود بی نظیرشان محروم کردند.
امروز شما به عنوان نوه امام راحل، یادگاری از آن عزیز سفر کرده هستید که مردم ایران با دیدن تصاویر شما در آغوش امام (ره) از الفت و مودت شما و امام می‌گویند.
ما دانشجویان نیز بر مبنای این شواهد و قرائن ظاهری بر این باور هستیم که آن الفت زمان طفولیت شما با پیر جماران همچنان باقی است و شما را دلسوز امام (ره) و از بیت شریف امام راحلمان خطاب قرار می دهیم، گرچه صرفا انتصاب نسبی به امام راحل مادامی برای ما دانشجویان حجت و محل اتقان است که شما را در راه امام و انقلاب و رهبری بدانیم و الا نمونه فرزندانی که راه و روش پدران صالح خود را به فراموشی سپردند از زمان حضرت آدم و نوح گرفته تا همین امروز به وفور به چشم می‌آید؛ چه آنکه شخص حضرتعالی هم در میان خانواده خود نمونه‌ای بارز از این نمونه‌ها را سراغ دارید!

جناب حجةالاسلام والمسلمین سید حسن خمینی
نامه منتشر شده جنابعالی در خصوص برنامه "شاخص " ما دانشجویان را بر آن داشت تا بار دیگر - علیرغم میل باطنی - مواردی را به جنابعالی یادآوری نماییم، به امید آنکه شما به تاسی از امام راحل که همواره آماده شنیدن نظرات و دیدگاه‌های مردم - به ویژه نخبگان و دانشگاهیان- بودند، نظرات دیدگاه‌های مطرح شده در این سطور را مورد تامل قرار دهید.
اگر چه 16 آذر امسال که عده‌ای با وقاحت و بی‌شرمی تمام در صحن دانشگاه تهران تصویر نورانی امام عظیم الشانمان را پاره پاره کردند، شما را مخاطب قرار دادیم و گله کردیم که چرا شما در قبال این فتنه و این هتک حرمت که بند بند دل تمام مریدان امام (ره) را از هم گسیخت سکوت کردید اما شوربختانه شما ندای فرزندان امام (ره) را با سکوت معنا دار خود چه بد و ناگوار پاسخ دادید!

جناب حجة‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی
دانشجویان بنابر خواست امام و رهبری هیچ گاه سکوت خفت بار را بر خویشتن خویش نمی‌پذیرند و هر لحظه خطایی ببینند ندای اعتراض خود را سر می‌دهند که این ادعا بنابر سابقه ما دانشجویان واضح و روشن است.
آنچه که ما را برآن داشت تا جنابعالی را در خصوص نامه اخیرتان مخاطب قرار دهیم، نه مهر تایید و دفاع از عملکرد رسانه ملی و گردانندگان آن، بلکه از سر دفاع از امام (ره) و راه امام (ره) است. چه آنکه ما دانشجویان عقد اخوتی با هیچ کس نبسته و نمی‌بندیم و خود پیش قراول انتقاد به ضعف های رسانه ملی و صدا و سیما هستیم، لکن تخریب و حمله به برنامه‌ای که ابعاد فکری و معرفتی و سلوک سیاسی و اجتماعی امام (ره) را برای نسل ما - که توفیق درک محضر نورانی امام را نداشتیم- روشن و تبیین می‌نماید، به هیچ وجه بر نمی‌تابیم.

جناب حجه الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی
حضرتعالی در نامه خود با پیش داوری و در زمانی که تنها چند قسمت ابتدایی این برنامه پخش شده است آورده‌اید که "برنامه ای تحت عنوان شاخص در تلویزیون پخش می شود و به گونه‌ای غیر صادقانه و تحریف‌آمیز، شخصیت جامع عارف کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام خمینی(س) را مخدوش نموده است. "
آیا اعلام رابطه معنوی میان مردم و امام و اهتمام امام به رای مردم تحریف سخنان ایشان است که به مخدوش شدن وجهه ایشان منجر می شود؟ آیا تاکید امام بر حفظ استقلال در تمام دوران و عدم ذلت پذیری و تاکید بر خود باوری که نشانه از صلابت ملی است با آرمان امام در تضاد و تناقض است؟ آیا نظر امام در خصوص بنی صدر که ایشان بارها به آن اشاره می کنند و بنی صدر را از خائنین می دانند و آن وطن فروش را در راستای دفع آفت از نظام طرد می کنند چهره پر صلابت و مقتدر امام را مخدوش می کند؟ بی شک هر عقل سلیمی این نمود ها را نمایشی از اقتدار و صلابت و شکوه امام راحل می داند.

جناب حجة‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی
در نامه خود دلیل اصلی قضاوت زود هنگام و عجولانه تان را "شنیدن از منابع موثق " عنوان نموده اید.
سوال ما دانشجویان اینجاست که چگونه مبرهنات را نمی‌بینید و تنها بر شنیده‌ها تکیه می‌کنید و بر اساس این شنیده‌ها قضاوت کرده و حکم را صادر می‌نمایید؟ آیا در موضوعات مهم دیگر - مانند آنچه در 16 آذر امسال در توهین به حضرت امام رخ داد- هم بر اساس شنیده ها از منابع موثق عمل نمودید؟ افراد موثق مورد اشاره شما چه شخص و یا افرادی هستند؟ لطفا نام ایشان را با بازگو نمایید تا مردم و دانشجویان بدانند افراد مورد وثوق نوه گرانقدر امام عزیزشان، چه کسانی هستند؟
البته از حضرتعالی که همچون ما دانشجویان دلمشغولی اصلی‌تان طلبه‌گی و دانشجویی است، انتظار زیادی نیست که خود به رصد و ارزیابی برنامه ها و محصولات مهم رسانه ملی - به ویژه در خصوص امام راحل- بپردازید و صرفا به شنیده‌ها اکتفا نکنید.

جناب حجة‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی
بی شک فاصله شگرف سخن و پیام های روشنگرانه حضرت امام (ره) در خصوص رأفت با مردم و استقلال تام و تمام کشور و استکبار ستیزی و لزوم آزادی فلسطین و اصل مترقی ولایت فقیه و حکومت اسلامی با حرف ها و مواضع امروز برخی مدعیان دروغین راه ایشان، نشان از آن دارد که مسیری که برخی دوستان و نزدیکان امروز حضرتعالی در پیش گرفته‌اند به قعر انحراف از انقلاب و امام می‌انجامد.
چه شده است که شما در قبال روشنگری‌های امام که مبین حال حاضر این افراد است موضع می گیرید و حال انکه در قبال شعار "نه غزه نه لبنان، جمهوری ایرانی و مرگ بر اصل ولایت فقیه " که مسببش بی‌شک هم سفره‌های امروز شما هستند، سکوت کردید و می‌کنید؟ آیا سکوت شما در آن دوران و نیز سخنوری و نامه نگاریتان در حال، نشان از آن ندارد که شما تحت تاثیر برخی جریانات و افراد خاص نسبت به موضوعات مختلف موضع می‌گیرید.

جناب حجه الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی
امروز که پس از چند ماه فتنه‌گری برخی به اصطلاح خواص، مردم پس از حماسه 9 دی نشان دادند که همچنان بر سر عهد خود با انقلاب و امام و رهبری هستند و با آن حضور شگرف خود، یاد حضور میلیونی در 22 خرداد را زنده و با این شور و حال ریشه های نفاق را مجبور به عقب نشینی و انزوا کردند، دیگر چه جای این صحبت‌ها است؟
در حالی که رهبر انقلاب و بزرگان و خیرخواهان و دوستان انقلاب بحث وحدت را مطرح می‌کنند و در آستانه 22 بهمن همه و همه را به حضور در راهپیمایی آن روز -که خود نشانی از وحدت و انسجام و به منزله سوزاندن ریشه نفاق و خشکاندن تفرقه و شکرانه وحدت تحت لوای ولایت که مرهون امام و خون شهدا است- دعوت می نمایند، سخنان شما که غیر مستند و غیر شفاف و مبهم است چه معنا و مقصودی می‌تواند داشته باشد؟چرا خواسته یا نا خواسته خاکروبه فتنه که به زباله دان ریخته می شود را مجددا در فضای وحدت پخش می‌کنید؟
صیاد آب گل آلود انقلاب و یاران امام، تنها و تنها استکبار و منافقین است و بی‌شک اولین صید اینان نام و نشان امام خواهد بود.
از خداوند متعال طول عمر و سربلندی مقام معظم رهبری و همه یاران و همراهان حقیقی امام (ره) را خواستاریم.
والعاقبه للمتقین
این نامه از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران، انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده صدا و سیما، انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم قضایی صادر شده است.


شاخص چست ؟

برنامه ای بعد از بخشهای خبری سیما تحت عنوان شاخص که حاوی قسمتهایی از بیانات امام خمینی (سلام الله علیه) می باشد ، پخش می شود ؛ در ایام پخش این یادآوری تاریخی ، تولیت آستان مقدس امام خمینی (سلام الله علیه) یعنی جناب حسن خمینی نامه ای منتقدانه و گلایه آمیز نسبت به پخش این برنامه استراتژیک به جناب آقای مهندس عزت اله ضرغامی ریاست محترم سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی  بدون بسم الله الرّحمن الرّحیم و عرض سلام نوشت که واکنش محافل دانشجویی و بعضی رسانه ها را به دنبال داشت.

آنچه در ذیل می آید متن کامل نامه ی حسن خمینی و پاسخ آن توسط مخاطب نامه و بخشی از اعتراضات به موضع گیری جناب حسن خمینی در این خصوص می باشد که جهت روشنگری خوانندگان محترم ، به عرض می رساند.

 

بسمه تعالی

جناب آقای عزت الله ضرغامی

رییس سازمان صداو سیمای جمهوری اسلامی

با تبریک سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، لازم است نکاتی را پیرامون برنامه‌های صدا وسیمای جمهوری اسلامی در ایام دهه فجر یادآوردی نمایم. خوش داشتم این مطالب را مثل سابق و به طور شفاهی متذکر شوم ولی احساس می‌کنم اثر سخنان شفاهی کم شده و عمق تاثیرگذاری برنامه‌های تلویزیون به گونه‌ای است که محتاج تذکر کتبی است.

چنانکه از منابع موثق شنیده‌ام، برنامه‌ای تحت عنوان شاخص در تلویزیون پخش می‌شود و به گونه‌ای غیر صادقانه و تحریف‌آمیز، شخصیت جامع عارف کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام خمینی(س) را مخدوش نموده است. جامعه‌ جوان امروز ما به وسیله آن‌چه در این برنامه پخش می‌شود، شخصیت واقعی امام را نمی‌شناسد و تنها با شخصیت دست ساخته‌ صداوسیما آشنا می‌شود که متاسفانه فرسنگ‌ها با حقیقت امام که به فرموده‌ رهبری انقلاب همه هویت جمهوری اسلامی است، فاصله دارد.

در شرایطی که دشمنان قسم خورده انقلاب و امام با استفاده از رسانه‌های بیگانه، هر لحظه چهره‌ای خشن و غیرانسانی و صد البته غیرواقعی از انقلاب شکوهمند اسلامی می‌سازند، انتظار بیهوده‌ای نیست اگر چشم انتظار تبیین شخصیت جامع امام و امت امام در صداوسیما باشیم و ابعاد بلند معرفتی و ماهیت انسانی انقلاب را که بی‌شک در میان همه انقلاب‌های قرن حاضر، بیشترین ارزش‌های اسلامی و بشر دوستانه را آفریده، تصویر نماییم.

جای تاسف است که در صداوسیما از هزاران هزار جلوه رأفت و محبت که با اتکا‌ی به جوهره اسلامی و روح بلند مذهب شیعه اثنی عشریه آفریده شد، چشم پوشیده می‌شود و بدون اشاره به شرایط زمانی خاص به بزرگ نمایی غلط و تحریف گونه قضایای گذشته همت می‌گمارید و به غلط درصدد مشابه‌سازی تاریخی هستید.

اینجانب جناب‌عالی را از علاقمندان امام راحل می‌شناسم و به حکم وظیفه فرزندی امام نسبت به این اشتباه فاحش صداوسیما و تصمیم گیرندگان چنین موضوعاتی، اعتراض جدی دارم و معتقدم اگر حقیقتا به دنبال شناخت واقعی امام هستید، باید از یاران نزدیک امام دعوت نمایید تا هم شأن نزول سخنان پخش شده را بیان نمایند و هم ناگفته‌های زندگی امام را بیان کنند.

امیدوارم احتیاجی به تصدیع بیشتر نباشد و دوستان واقعی امام وظیفه خویش را در قبال امام و تحلیل انقلاب اسلامی به انجام برسانند.

سید حسن خمینی

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

بسمه تعالی

جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی

با سلام ، متقابلاً ایام خجسته سی و یکمین دهه فجر پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی را به شما و خانواده معظم امام راحل (ره) تبریک می‌گویم و سلامتی و دوام عمر شما را از خداوند متعال خواهانم. به اطلاع جنابعالی می‌رسانم :
1 ـ برنامه‌های دهه فجر امسال گسترده‌تر از همیشه و با بهره‌گیری از تمامی ظرفیت آرشیوی و تجارب گذشته با تولید بیش از 1000 ویژه برنامه در سیما، صدا، شبکه‌های استانی و برون‌مرزی و حوزه سیاسی سازمان و برای اقشار و سطوح مختلف جامعه در داخل و خارج کشور در حال پخش است.
2 ـ محور و هویت انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) است، لذا در نوع این برنامه‌ها شخصیت جامع و استثنائی آن یگانه دوران در ابعاد مختلف مبارزاتی، سیاسی، فقهی، اخلاقی، عرفانی و سلوک رفتاری مورد بررسی قرار می‌گیرد.
3 ـ بررسی‌های سالهای اخیر نشان می‌دهد که نسل جوان و حتی نسل‌های گذشته از طریق برنامه‌های رسانه ملی با بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی و متعالی امام خمینی (ره) آشنا شده‌ و با او پیوندی مستحکم برقرار کرده‌اند. این در حالی است که به گفته شما دشمنان قسم خورده انقلاب و امام و رسانه‌های بیگانه و به اعتقاد من با همراهی ضد انقلاب داخلی و پشیمان شدگان و در راه ماندگان انقلاب سعی در مخدوش کردن چهره آن عزیز سفر کرده و نابودی راه نورانی او دارند.
4 ـ مستند «شاخص» یکی از این صدها ویژه برنامه رسانه ملی است که با بهره‌گیری از رهنمود اخیر رهبر معظم انقلاب که مفسر واقعی فرمایشات و سیره امام خمینی (ره) هستند، تولید شده است. این مستند بر آن است که سلوک حکومتی امام عزیز را مورد بررسی قرار دهد و البته در این مسیر چهره مقتدر و سازش‌ناپذیر، مستدل و عقلانی، روشنگر و آگاهی‌بخش، متواضع، با محبت و مهربان، آرامش بخش و حتی همراه با طنز و مطایبه معظم له نیز مورد توجه قرار گرفته است.
سازندگان این مستند؛ با ذکر تاریخ سخنرانی؛ شأن نزول آن و تبیین شرایط ویژه جامعه در آن مقطع زمانی نهایت امانت‌داری را به خرج داده‌اند. در این مستند روشنگری و اطلاع‌رسانی پیرامون امام و قانون، امام و بنی‌صدر، امام و فلسطین، امام و مردم، امام و جمهوری اسلامی، امام و ولایت فقیه، امام و گروهک‌ها و ... که از اساسی‌ترین موضوعات مورد نیاز در جامعه است، مورد بررسی قرار گرفته است.
نگاه ما به امام؛ نه صرفاً به عنوان یک شخصیت مقطعی و کاریزماتیک و پدری مهربان و عارف، بلکه در جایگاه یک مصلح بزرگ جهانی و ارائه‌دهنده تئوری نجات‌بخش و مترقی «ولایت فقیه» برای هدایت آحاد انسانها تا ظهور منجی عالم بشریت روحی له‌الفداء است و همکاران آگاه و متعهد ما دقیقاً در راستای این هدف متعالی و ترسیم جامعیت شخصیت حضرت امام (ره) تلاش کرده‌اند.
5 ـ چارچوب مستند شاخص مشابه مستند قبلی «امام روح الله» است که از ناحیه جنابعالی و موسسه نشر آثار حضرت امام (ره) مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت. نکته تأمل برانگیز این است که در این فاصله کوتاه زمانی چه اتفاقی رخ داده که شاخص‌های قضاوت اطرافیان شما را تا این حد دگرگون ساخته است.
از من خواسته‌اید که از یاران نزدیک امام دعوت کنم تا درباره امام صحبت کنند و موضوع روشن شود. پخش مستند سخنان این یاران نزدیک که در همان شرائط زمانی سخن گفته و اعلام موضع کرده‌اند بسیار واقعی‌تر و باورپذیرتر است تا امروز و اتفاقاً ارزش هنری و حرفه‌ای مستند نیز به همین است!
هر چند که تحلیل‌های تکمیلی بسیاری از آنان در شرائط فعلی به جای خود مفید و قابل استفاده است.
6 ـ همانگونه که اشاره کرده‌اید؛ خودتان این برنامه را ندیده و به «منابع موثق» اکتفا نموده‌اید! توقع زیادی نیست که از شما بخواهم یا شخصاً قسمت‌هایی از این مستند را ببینید و یا سرزده به میان مردم و اجتماعات آنان، خصوصاً پابرهنگان جنوب شهر که امام(ره) تا آخرین لحظه یک موی آنان را به کاخ نشینان نداد بروید و با آنان در مورد این برنامه و دیگر برنامه‌های مربوط به امام در رسانه ملی صحبت کنید.
7 ـ آیا پاداش این همه تلاش برای نشان دادن چهره نورانی آن امام بزرگ به هنرمندان، برنامه‌سازان، دوستداران و علاقه‌مندان آن عزیز سفر کرده در رسانه ملی عباراتی نظیر «غیرصادقانه»، «تحریف آمیز»، «خشن»، «شخصیت دست ساخته سیما»، «فرسنگ‌ها فاصله با حقیقت امام»، «اشتباه فاحش»، «چشم پوشی از هزاران هزار جلوه رأفت و محبت امام» ، «مخدوش کردن چهره عارف کامل ، مهربان و مقتدر» ، «نیاز به تذکر کتبی» و ... است ؟!
نمی‌خواهم رنجنامه بنویسم که یک‌بار برای همیشه پدر رنج کشیده شما از طرف همه ما بچه‌های انقلاب؛ آن را به یادگار گذاشته است.
سخن این است همان‌گونه که به حکم وظیفه فرزندی امام، اعتراض جدی به اقدامات صداوسیما دارید؛ ای کاش همین گونه هم نسبت به حوادث 8 ماه گذشته و جفایی که دشمنان انقلاب و اسلام به اساس نظام جمهوری اسلامی و میراث گرانبهای امام کردند و بغض و کینه سالیان خود را در کوچه و خیابان فریاد زدند؛ بیانیه می‌دادید و آن اقدامات شرم‌آور را نیز محکوم می‌کردید.
با شما ناگفته‌های فراوان دیگری نیز دارم. این مقدار هم صرفاً به دلیل علنی شدن دست‌خط مستقیم جنابعالی بود که تصور آن نمی‌رفت.
با این همه، مجموع این دو نامه مایه خیر و برکت و خلق انگیزه و ظرفیت جدیدی برای بررسی همه جانبه‌ رویدادها و سلوک حکومتی امام عزیز در دهه اول انقلاب است همان ده سالی که رهبر فرزانه انقلاب در مورد آن فرمودند:
دوران ده ساله‌ حیات مبارک امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه)، الگو و نمونه‌ حیات جامعه‌ انقلابی ماست و خطوط اصلی انقلاب، همان است که امام ترسیم فرمودند. دشمنان خام طمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام خمینی، دوران جدید با مشخصات متمایز از دوران امام خمینی(قدس سره) آغاز شده است، سخت در اشتباه‌اند. امام خمینی، یک حقیقت همیشه زنده است. نام او پرچم این انقلاب و راه او راه این انقلاب و اهداف او اهداف این انقلاب است .

 


به ما نگو "ما رایت الا جمیلا"؛زینب!

بنی آدم لیاقت بنی هاشم را نداشت...
از آن روز که خورشید به جای آسمان، در بالای نیزه می‌درخشید، 40 روز گذشته است. حالا دیگر کاروان اسرا به زخم زبان، به تازیانه، به شلاق عادت کرده‌اند. چوب خیزران دیگر بر لب‌های مبارک حضرت سید‌الشهدا (ع) فرود آید یا نه، فرقی ندارد. 40 روز است یتیمان حسین در خرابه‌های شام، منزل گزیده‌اند. جوانان بنی‌هاشم جملگی به شهادت رسیده‌اند. کوچه بنی‌هاشم را حزنی عظیم و غمی بزرگ فراگرفته و جز ناله «ام‌البنین» دیگر صدایی شنیده نمی‌شود. بنی‌آدم دیگر اعضای یک پیکر نیستند؛ بنی‌آدم پیکر بنی‌هاشم را قطعه ـ‌قطعه کرد و آدم(ع) از محمد(ص) شرمنده شد. بنی‌آدم به‌خاطر یک مشت گندم، مردم را به جان حسین انداخت و سم اسب‌ها تا می‌توانستند روی ابدان بریده ـ‌بریده تاختند. «ما رأیت الا جمیلا»، نه! باورمان نمی‌شود «زینب». تو خواستی جواب یزید را بدهی. من خوب می‌دانم که تو ای دخت بنی‌هاشم! از بنی‌آدم جز زشتی چیزی ندیدی. «کتاب‌الله» که زمان پدرت «علی» روی نیزه رفت و نماد عترت، سر «ثار‌الله» بود که باز هم روی نیزه رفت. گلوی بنی‌هاشم، آنقدر که با تیر و نیزه مأنوس بوده با آب انسی نداشته است. بنی‌آدم به جای آب، تیر سه‌شعبه وارد گلوی طفل 6‌ماهه کرد و از آن روز، از آن آشوب عاشورا، اینک 40 روز است که می‌گذرد.ای زینب! تو جز مصیبت چیزی ندیدی. به ما دیگر نگو «ما رایت الا جمیلا». ما از دل تو خبر داریم. ما می‌دانیم معنای فراق را. این داغ را به ما نیز چشانده‌اند. ما مزه زخم زبان را چشیده‌ایم. طعم تلخ نیش و کنایه‌ها را دیده‌ایم. ما نیز به همان جرم تو محکومیم ای مظهر صبر. ما نیز متهمیم به ولایتمداری‌ ای ام‌المصائب. ما نیز در عاشورا صدای هلهله شنیده‌ایم. ما نیز در خیمه عباس، شعله آتش دیده‌ایم. اینجا شمر، بیداد می‌کند. ما اینجا دنبال قرآنی هستیم به خط علی. ما را به همان جرم تو محکوم کرده‌اند. ما چون تو شیعه بودن جرم‌مان است و با هم در سلول تنگ و تاریک تاریخ، هم‌بندیم. غصه قصه‌ ما ای بانوی مهربان، یکی است. عباس‌های ما نیز در «فکه» با لب تشنه به شهادت رسیدند. در هویزه، شنی تانک‌ها به جان تن تنها و غریب برادران ما افتادند و علم‌الهدی و کج‌کلاه را قطعه‌ـ‌قطعه کردند. ای پرستار کودکان حسین! ما با تو همدردیم. از آن آشوب عاشورای‌ 61، هنوز بر تن ما لباس مشکی است. ما اما جز برای حسین تو، اشک نریخته‌ایم. جز برای برادرت عباس شیون نکرده‌ایم. جز برای علی‌اکبرت نگریسته‌ایم. جز برای «بنت‌ الحسین» بر سر و روی خود خاک غم نریخته‌ایم. ما ای زینب صبور! روزهای‌مان، جملگی عاشوراست و شب‌های ما چیزی جز شام غریبان نیست. ای زینب! سر بر در کدام خانه بگذاریم؛ جز تو کسی محرم راز ما و مرهم زخم ما نیست؛ ما از کودکان حسین، تنهاتریم. خانه ما نیز در خرابه غربت است. پرستار ما باش ای پیامبر پیام حسین، در این واپسین شام غریبان. در این آخرین اربعین، بیا و آلام ما را ببین و ببین که ما نیز جز زیبایی چیزهای تلخ دیگری دیده‌ایم، اما چون تو زبان‌مان در برابر یزیدیان، سرخ است و چون برادر تو ای فرزند زهرا و چون فرزندان شهیدت ای دخت علی، عاقبت روزی سرمان را بر باد خواهیم داد. چه زیبا گفت آن سید جوانمرد که «سر با حسین، پیمان باختن بسته است و خون با حسین، پیمان ریختن».